خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

بله برون

یه نکته ی مهم : حامد داره این مطلب رو میخونه، و مسلمن نوشتن یه سری چیزا سخت میشه. باید در انتخاب کلمات و جملات دقت کنم...پس ببخشید اگه مطلبم جالب نبود (بابا پنجعلی درونم میگه : نیست که قبلن مطلبات خیلی جالب بودن!!! )در پرانتز :شاید دلیل قهر طولانی مدتِ من با وبلاگم هم همین باشه!پنج شنبه شب حامد اینا اومدن خونمون برای اجرای مراسمی موسوم به "بله برون"!شایدم اسمش یه چیز دیگه باشه یا بقیه یه چیز دیگه بگن، ولش خیلی مهم نیست! مهم اصل موضوعِ مراسمه!!خب اون وسایلی که با هم خریده بودیم کادو شده برام آوردن به علاوه یه انگشتر به اسم "نشون" و یه سرویس طلا.بقیه مراسمم شوخی و خنده و حرف و بحث راجع به مهریه و محدوده محرمیت و این حرفا بود.بعدشم یه صیغه محرمیت یک ساله خوندیم که قبلش مهریه براش تعیین شد.همین!
  • ۹۳/۱۲/۲۸
  • ft _nk

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی