خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

جووون!

چقد خوبه این فائزه که جوابمو خوب داد و فقط بهم گفت بی معرفت خوبی؟
دوباره شماره شو تو گوشیم سیو کردم.
امروزم رفته بودم بیرون کلی از بچه های دبیرستانو دیدم، زینب تکنسین اتاق عمل میخونه. حتی سمیه رو هم دیدم ولی نرفتم جلو چون منو ندید.
+
امشب زن داداش رفته بود جلسه اساتید دانشگاه و محمد و آتنا پیش ما بودن. انقد اذیت کردن اخر دفعه مجبور شدم اتی رو دعوا کنم.
عذاب وجدان گرفتم :(((
  • ۹۴/۱۰/۰۹
  • ft _nk

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی