خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰
چا?? ر?ختم تو? استکانا...بردم تو ح?اطهمه تو ح?اط بودن...خواهرام ، دامادا، Alisss...هم?ن که وارد ح?اط شدم خواهرم گفت چقد چا??ت پررنگه!!!هرچ? گفتم نه پررنگ ن?ست خواهرم مجبورم کرد قبل ا?نکه اقا?ون ب?ان برا? خوردن چا?، برم چا?? رو عوض کنم!رفتم عوضشون کردم برگشتم.خواهرم دوباره گفت بازم که پررنگه(خدا??ش چا?? اصن پررنگ نبود!)د?گه نرفتم عوضشون کنم چون همه نشسته بودن.جلو همه تعارف کردم...به هرک? رس?دم گفت پررنگه!جلو? اون که رس?دم...با صدا?? مطمئن گفت: خ?ل? چا??ت خوش رنگه عز?زم، دستت درد نکنه!!!!!و من...
  • ۹۳/۰۵/۱۷
  • ft _nk

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی