خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۲۷ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ترس

قراره چهارشنبه ? هفته ا? که شنبه هفته بعدش م?شه اربع?ن، برم کرمان خونمون! ول? همش ترس دارم...ترس ا?نکه با اون حرف? که به Alisss زدم نکنه بب?نمش و ندونم جلوش چه رفتار? با?د داشته باشم!خ?ل? استرس دارم...تازه آخر هفته م?انترم دارم و استرسم ب?شتر شده!خدا?ا کمکم کن!مهشاد گفت برا? ?ه پروژه ?ک واحد? با?د بره پروژه رو ببره پ?ش استاد و استادم نزد?ک 40 دق?قه ازش سوال بپرسه راجع به کاراش. حالا امروز نوبت مهشاد بود...وقت? اومد خوابگاه گفت کل? استاد ازش ا?رادا? الک? گرفته و گفته نمره نم?دم برو از اول درستش کن!حالا تو? ا?ن شرا?ط مهشاد خ?ل? ر?لکس داره م?خنده! ?ن? خدا?ا عجب صبر? به ا?ن دختر داده، عجب روح?ه ا?!
  • ft _nk
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ft _nk
  • ۰
  • ۰

تموم شد!

امروز آخر?ن کانتست ا?نترنت? بود که برا? مسابقه نها?? غرب آس?ا با?د شرکت م? کرد?م. گفته بودن اگه حت? ?ه سوال حل کن?د سهم?ه شرکت تو? مسابقه نها?? رو م? گ?ر?ن ول? از اونجا?? که دانشگاه ما 5 تا ت?م داشت و فقط دو ?ا سه تا سهم?ه م?دن ?ه حس رقابت ب?ن بچه ها بود که کاملا حسش م? کردم و برا? من باعث استرس شده بود!خدا رو شکر تونست?م ?ه سوال رو اکسپت بگ?ر?م ول? خدا??ش کانتست سخت? بود! 12 تا سوال تو? 5.5 ساعت با?د حل م? کرد?م. ت?م اول فقط تونسته بود 7 تا حل کنه! بهتر?ن رتبه ا? که بچه ها? ما گرفتن 33 بود اونم ب?ن حول و حوش 220 تا ت?م از همه ا?ران!کانتست سخت? بود...خسته شدم واقعا! سر درد داشتم و انقد رو? ?ه سوال فک کرده بودم که همش کدِ سوال جلو? چشمم رژه م? رفت!ول? تموم شد بالاخره! د?گه پنجشنبه ها کانتست ندار?م، د?گه ا?ن جمع صم?م? ک? بشه که بهم برسند و ا?نطور? ساعتها کنار هم تلاش کنن برا? ?ادگرفتن و خودشونو محک بزنن...دلم برا? جمع خودمون تنگ م?شه!
  • ft _nk
  • ۰
  • ۰
چقد خوبه آدم رو? اطراف?انش تاث?ر مثبت بذاره!از ?ک? قول گرفته بودم د?گه س?گار نکشه حالا پر?شب که صحبت م? کرد?م گفت د?گه س?گار نکش?ده و سر قولش مونده!!!
  • ft _nk
  • ۰
  • ۰

حموم و آواز!

من و م?نا و مهشاد همزمان رفت?م حموم و زد?م ز?ر آواز!!!هر چ? آهنگ بلد بود?م خوند?م، حالا نصفه ن?مه، با اون صداها? قشنگمون، غلط و غلوط!!!خ?ل? خوش گذشت!!! کل? خند?د?م...
  • ft _nk
  • ۰
  • ۰
امشب با مهشاد رفت?م ب?رون چون کل? خر?د داشتم و داشت!کلاس ترک?بم تا ساعت 5 طول کش?د و من مجبور شدم مس?ر دانشکده فن? تا سر در اصل? دانشگاه رو بدوم! که انصافا دور تر?ن دانشکده تا سر در اصل? دانشکده فن?ه!تو? راه ش?شه ش?ر رو د?دم که با دوستاش داشتن بلند بلند م? خند?دن و ا?شون دادِ سخن از خوب? ها? فلان خواننده م? داد!به بدبخت? خودمو رسوندم به سر در و با مهشاد رفت?م خر?د و کل? خسته شد?م و ?ه عالم خر?د کرد?م.ساعت 7 رفت?م پاساژ که پا?ان نامه مهشاد رو که داده بود صحاف? کنن بگ?ر?م.آقا?? که اونجا کار م? کرد اصفهان? بود و همشهر? مهشاد. وقت? وارد مغازه شد?م طبقه بالا بود و داشت واسه خودش آواز م? خوند که انصافا صدا? قشنگ? داشت و ماهم بس? لذت برد?م!بدو بدو رفت?م رس?د?م به اتوبوس و فقط ?ه جا? خال? تو قسمت پسرا بود که مهشاد زود رفت نشست و منم بالا? سرش وا?ساده بودم که متوجه شدم اون? که صندل? جلو?? مهشاد نشسته جناب ش?شه ش?ره! خخخخخخخمهشاد انقد م?خنده که گاه? وقتا بهش حسود? م?کنم. هرچند من خودمم به گفته ? بق?ه خ?ل? شادم ول? ظاهر و باطن آدما با هم فرق داره!مهشاد قبلا افسرده بوده و ?ه دفعه تصم?م گرفته که زندگ?شو تغ??ر بده واسه هم?ن الان انقد ب?خ?ال و خوش خنده اس! نمونه اش ا?نکه پاش خورد به صندل? و داغووون شد ول? نشسته رو زم?ن داره م?خنده!!!د?ووونه اس بخدااااااابهش م?گم خدا چ? م?خواسته ب?افر?نه که تو رو آفر?ده نم? دونم!!! فک کنم فرشته ها داشتن گل باز? م? کردن! :)))و مهشاد همچنان م? خندد...
  • ft _nk
  • ۰
  • ۰
خ?ل? غُد? و خ?ل? ب? رحم!!!اگه گفتم م?خوام حرف بزنم م? خواستم کدورت ها برطرف بشه، م? خواستم ازت حلال?ت بگ?رم، م? خواستم بگم ب? تفاوت نبودم، اما اگه جوابت ندادم نم? تونستم!هرچند مهم ن?ست اما ا?نقدر بدب?ن? که از ?ه احوال پرس? کوچ?ک، کوه ساخت? و از من، ?ه آدمِ... .د?گه مزاحمت نم?شم! فک م? کردم درکم م? کن? مثل قبل، اما با من مثل ?ه جنا?تکار رفتار کرد?! ببخش کارت نداشتم و نخواهم داشت فقط شا?د ?ه بار د?گه اونم من به ?ک? بگم دعوتت کنه به ?ه مراسم...حالا فرق? نم? کنه عقدم باشه ?ا ترح?مم..موفق و مو?د باش?!متن پ?ام ?ک? از دوستان بود به من!منم که حوصله اس دادن نداشتم زنگ زدم و کل? حرف زد?م و گفتم که بخش?دمش و اونم همه چ?ز رو فراموش کنه!خدا آخر عاقبت من رو به خ?ر کنه...
  • ft _nk