از وقتی من نقاب خریدم هوا ابری شده! :|اگه آفتابی هم باشه انقد باد میاد که نمیشه نقاب زد! :|n تومن پول نقاب دادم هرکی شنید گفت واااای چقد زیاد! :|مینا دومی و مهرناز رفتن خونه هاشون و من و مینا اولی و شکیلا و نسرین هستیم. امروز ظهر بدجور دلم ماکارانی میخواد که قرار شد با بچه ها درست کنیم (حامد ناهار بادمجون داشت :( جاش خالی)یه میانترم داشتم، اصلن دوستش نمی داشتم! داشتم از الان براش میخوندم، حالا میانترمم کِی بود؟ 14 اردیبهشت!!! افتاده 28 اردیبهشت نسرین یه اسپری داره صد رحمت به حشره کش!!!!اصلن داغوووونه ها!!!!حالا هی میزنه! بهش گفتم توی اتاق اسپری نزن من آلرژی دارم! مگه به خرجش میره!؟الان اومد توی اتاق اسپری زد! حالا من بدبخت سرما خوردم حساس تر شدم...دیشب از اتاق بغلی منچ گرفتیم بازی کردیم ولی اصلن خوش نگذشت...امروز مینا هست بازی میکنیم...من و مینا هم که ته تقلب!!پنجشنبه این هفته تولد محمده (برادرزاده ام)...وای که دلم یه ذره شده براشیه پیراهن جین خوشگل دیدم میخوام براش بخرم! خدا رو چی دیدی شاید این هفته دعوت کردن رفتم کرمان...هفته بعد هم عروسی داداش حامده! میخواد بریم کت شلوار بخریم. قرار شد بریم من پسند کنم ولی من میگم سورمه ای حامد میگه مشکی!!!حالا هرکدوم بیشتر بهش بیاد، ولی میدونم سورمه ای جذاب تره!
- ۹۴/۰۱/۲۸