خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

ببخش?د شما؟!

1. قبل از ا?ن که با ارشد کل کل و شوخ? کنم بهش گفتم چون د?دم ?ه اپس?لون جنبه داره باهاش شوخ? م? کنم، ول? آخرش که چندتا ت?که بهش انداختم برگشته م?گه "شبتان خوش!"خب من چ? بگم...؟؟؟!!! خب تو جنبه ندار? چ? کار کنم!؟ چرا ناراحت? سر من خال? م? کن?؟ا? بابا!! از دست بعض?ا آدم نم? دونه با?د به کجا پناه ببره!امروزم اولش جلو? سلف د?دمش. دوباره تر?بون آزاد بود راجع به "با?د ها و نبا?د ها? دانشجو" و مسلما ا?شون جاها? ا?نجور? نفر اوله! بعدش تو? دانشکده د?دمش. هر دومون ساعت 3.5 تا 5.5 کلاس داشت?م و ا?شون جلو? کلاسشون وا?ساده بود و داشت ما رو د?د م? زد!منم که اصلا برام مهم نبود رد شدم ول? سلام نکردم چون دوستاشم اونجا بودن! ا?شون لابد با خودش فکر کرده من از اون روز که ا?نطور? رفتار کردن ناراحتم واسه هم?ن سلام نکردم!تازه شمارشم پاک کرده بودم و ?ه نفر روز بعد از کل کل پ?ام داد منم نم? دونستم ک?ه! خب شماره ها? ملتو حفظ ن?ستم که! واسه هم?ن گفتم :ببخش?د شما؟!اونم د?گه جواب نداد...بعدش به ا?ن نت?جه رس?دم به احتمال 70 درصد خودش بوده!2. سرم درد م?کنه...?ه خورده گرسنمه...چشمام ?ه کم م? سوزه...گرممه...?ک? از دوستام ?هو وبلاگشو خال? کرده...دوباره امتحانا داره شروع م?شه...دلم ف?لم م?خواد...?ه ف?لم قشنگ مثل اون? که د?شب د?دم...دلم م?خواد با بچه ها بر?م وال?بال!3.امشب با مهرناز و مهشاد رفت?م پ?تزا?? دانشگاه و پ?تزا خورد?م!  بدک نبود! منم که شام رزرو نداشتم...4. اس زدم به استاد نقاش?م که حقوق تابستونمو برام بفرسته ول? گفت فعلا صبر کنم. تازه م?گه کجا?? م?گم رفسنجان، چهارشنبه م?ام. م?گه زنگ م?زنم ب?ا کمکم...م? خواستم بگم استاد ر?ه هام خرابه نم? تونم بو? رنگ رو تحمل کنم  ول ه?چ? نگفتم! فقط نوشتم "باش"!!5. سر کلاس ترک?ب?ات خواب   بودم ?هو افسانه زد به دستم ب?دار شدم همون لحظه نگام افتاد به استاد داشت نگاهم م? کرد! ?ه خورده خجالت کش?دم ول? ب?شتر از دست افسانه عصبان? بودم که ا?نطور? ضا?ع باز? در آورده بود! بهش گفتم د?گه ا?ن طور? ب?دارم نکن!  سر کلاس ر?اض? هفته پ?ش هم ?ه ربع خواب بودم  جلسه بعد? استاد گفت فلان مبحثو گفتم ؟بچه ها گفتن آره! من گفتم نه استاد درس نداد?د، افسانه گفت تو خواب بود? درس داد!! ! منم د?گه هچـــــــــــــــ? نگفتم!!!!6. مهرناز تخمه هندونه بهم داد خوردم خ?ل? خوشمزه بود 7. سر کلاس معادلات استاد از ?ه دختره ا? پرس?د اسمت چ?ه؟انگار? که داره با دوستش حرف م?زنه، م?گه : سحر! استادم کل? خند?د گفت : منظورم فام?لته! 8.
  • ۹۳/۰۹/۱۶
  • ft _nk

نظرات (۲)

  • خانم والیوم

  • 1. عاشق اون شکلک صورتیه ام خیلی خوشگله بقیشم نی دونم ارشد کیه ولی خوب کاری کردی

    2.من هیچ حرفی درباره امتحانا ندارم فقط میخوام معدل اول شم همین

    3.پیتزا دوس داریم راستی دیگه آشپزی نکردی عکس بزاری من فست فود و کبابی سفارش داده بودم

    4.باید از الان بهش میگفتی که روی تو برنامه ریزی نکنه

    5.کلاس ترکیبات چیه؟ رشتتون چیه؟ .

    6.شکلکش خیلی عشق بود

    7.خخخخخخخخخ
    پاسخ:
    1. خودمم همین فکرو می کنم!!! :) 2. خخخخ 3. چشم، البته ما دانشجوییم هااااا 4. طوری نیست، خودمم دلم واسه رنگ بازی تنگ شده ولی بوی رنگ اذیتم میکنه! نمی تونم نفس بکشم.. 5. یه چیزی تو مایه های امار و احتماله! علوم کامپیوتر می خونم. :) 6. ؛) 7. :)
    یکی از بچه های کلاس ما هم یه پسر رفسنجانیه!
    پاسخ:
    کجا درس میخونی؟ رشته ات؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی