خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

خاطرات روزانه

برای اینکه یادم بماند چه بودم و چه کردم....

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

انتظار...

وقت? از کوچکتر?ن کنا?ه ناراحت م?ش? دن?ا برات جهنم محض م?شه!وقت? عصب?ت ها? روح?م به جسمم سرا?ت م?کنه و حالم بده، که حت? از بو? کشک بادمجون ?ک? از بچه ها? خوابگاه حالم بد م?شه...ا? خدا خسته شدم...نگ? چه پرروئه...ه?چ? به ه?چ? خدا خدا هم م?گه...منو بزن زم?ن که نتونم بلند شم...که اخرشم خودت دستمو بگ?ر?...!!!فقط خودت...فقط خودت بغلم کن?...از بس انتظار آغوششو کش?دم حت? به کودک? که بغل مادرشه حسود? م? کنم...د?وونه شدم.
  • ۹۳/۰۷/۰۵
  • ft _nk

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی