عکس مال چند وقت پ?شه...مال وقت بله برون خواهرم. دستمو سوخته بودم سر غذا درست کردن. خلاق?تم گل کرد و با زخمش ?ه طرح زدم.?ادش بخ?ر تو خوابگاه چقد از ا?ن کارا م?کردم...وا? دلم واسه مر?م السادات تنگ شد!!!! حالا د?گه تغ??ر رشته داده و د?گه باهم کلاس ندار?م...م?رم بهش م?گم عموم?ا رو باهم برم?دار?م. وا? چقد ترم اول تو کلاس بهرنگ خوش گذشت. چقد پسرارو اذ?ت کرد?م.?ک? از پسرا بهمون گفت "اراذل"...!!!!خنده ام گرفت...بهمون م?ومد مخصوصا من و مر?م السادات چون خ?ل? د?وونه باز? در م? اورد?م...!!!!?ادش بخ?ر چه زود گذشت...خدا کنه بق?ش هم زود و خوب بگذره!!
- ۹۳/۰۵/۲۱